آموزه هاي قرآني بر پايه عدل و عدالت بنيادگذاري شده است. از اين رو روح حاكم در تمامي آموزه هاي وحياني اسلام، عدل و اعتدال است و هرگونه رفتاري بيرون از دايره و اعتدال، به عنوان رفتاري ظالمانه معرفي شده است.
يكي از رفتارهايي كه از نظر قرآن به عنوان رفتار ظالمانه معرفي شده و مردم از آن پرهيز داده شده اند، تبذير به معناي مصرف بيهوده نعمت هاي الهي است. هر چند كه اين اصطلاح قرآني با اصطلاح اسراف به معناي زياده روي، شباهت هاي معنايي دارد ولي تفاوت هايي نيز ميان اين دو رفتار انساني وجود دارد كه نويسنده در اين مقاله بدان پرداخته است. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
بي گمان يكي از راه هاي شناخت اصطلاح و مفهوم قرآني، ريشه يابي اصل واژه و كاربردهاي آن در فرهنگ عربي است. لذا براي درك درست مفهوم قرآني تبذير كه از نظر خداوند امري ناهنجار معرفي شده و خداوند به صراحت مخالفت و دشمني خود را با اين گونه رفتار بيان داشته است، مي بايست به ريشه يابي واژه پرداخت.
«تبذير» از ماده «بذر» و به معناي پاشيدن دانه است. تبذير در كاربردهاي قرآني به نوعي رفتار اطلاق مي شود كه مي توان آن را در فارسي به معناي ريخت و پاش گرفت.
به نظر مي رسد كه تبذير بر خلاف اسراف از محدوده معناي بسيار اندكي برخوردار است؛ زيرا گستره معنايي واژه و اصطلاح قرآني اسراف از چنان وسعتي برخوردار است كه مي توان نسبت ميان اسراف و تبذير را عموم خصوص مطلق دانست.
با توجه به كاربردهاي قرآني واژه تبذير مي توان گفت كه تبذير برخلاف اسراف، تنها يك واژه اقتصادي است و در ديگر حوزه ها، كاربردي ندارد. اين در حالي است كه اسراف نه تنها در حوزه اقتصادي بلكه در حوزه هاي اخلاقي و اعتقادي و مانند ديگر نيز به كار مي رود.
براي دست يابي به تفاوت ها و شباهت هاي معنايي اين دو واژه و اصطلاح قرآني بايد ابتدا به كاربرد هاي آن دو توجه داشت.
چنان كه گفته شد تبذير از ريشه «بذر» يعني پخش كردن چيزي است كه كاربرد نخستين آن، پاشيدن بذر گياهان مانند گندم و جو است. سپس اين واژه به طور استعاره درباره كسي به كار رفته كه مال خود را بيهوده تلف و پخش مي كند.
«تبذير به معناي تباه ساختن نعمت و زياده روي در بهره گرفتن از منافع آن است.» خليل بن احمد فراهيدي در تعريف تبذير مي گويد: التبذير: افساد المال و انفاقه في السرف؛ «تبذير يعني مال را فاسد كردن و در بخشش آن زياده روي كردن». (العين، ج 7 ذيل واژه بذر)
راغب اصفهاني اديب برجسته، در فرهنگ قرآني خود، به نام «مفردات الفاظ قرآن» در معناي تبذير مي نويسد: «تبذير به معناي پراكنده كردن است و اصل آن پاشيدن بذر است و براي هر كسي كه مالش را ضايع كند به كار مي رود.» (مفردات الفاظ القرآن الكريم، ماده بذر).
مرحوم طبرسي «ره» در تعريف تبذير مي فرمايد: «تبذير، پراكندن مال از روي اسراف است و ريشه آن پاشيدن بذر است». (مجمع البيان، ج 6، ص 410 در تفسير آيه 72 سوره اسراء.)
طريحي نويسنده كتاب ارزشمند مجمع البحرين در بيان تعريف تبذير ضمن آوردن شاهد مثال از آيه 72 سوره اسري كه خداوند در آن مي فرمايد: ان المبذرين كانوا اخوان الشياطين، مي نويسد: مبذرين كساني هستند كه در خرج كردن، تبذير و زياده روي مي كنند و مال را در غير آنچه خدا حلال و جايز دانسته مصرف مي كنند). (مجمع البحرين: ماده بذر.)
اما اسراف كه از ماده سرف گرفته شده به معناي هرگونه زياده روي و خروج از حد اعتدال و ميانه روي است.
د رهمه كتب لغوي و تفسيري اين معنا در تعريف اسراف آمده است كه اسراف عبارت است از خارج شدن و تجاوز نمودن از حد اعتدال در هر كاري كه از انسان سر بزند. (رك: لغت نامه فرهنگ فارسي دكتر معين، المنجد الابجدي، تفسير نمونه، ج 21).
از روايات بسياري چنين استفاده مي شود كه اسراف به معناي خارج شدن از حد اعتدال و ميانه روي است. از جمله اين روايات مي توان به سخن اميرالمؤمنين علي (ع) توجه داد كه مي فرمايد: فدع الاسراف مقتصدا؛ «اسراف را به خاطر ميانه روي و حد اعتدال رها كن.» (نهج البلاغه، نامه 31.)
با اين توضيحات ملاحظه مي كنيم كه «اسراف» در برابر اعتدال و ميانه روي قرار دارد و به هر گونه تجاوز از حدود الهي، درغير اطاعت خداوند و به قصور و كوتاهي نسبت به حقوق الهي اطلاق مي شود. درقرآن كريم براي تشويق مردم به اجتناب از اسراف، واژگاني چون عدالت و قصد و مانند آن به كار رفته است. واژه قصد و مشتقات آن در معاني چندي چون راست، متوسط و معتدل به كار رفته است. از جمله در كلام لقمان حكيم به فرزند خويش مي فرمايد: «واقصد في مشيك»؛ در راه رفتن اعتدال را رعايت كن. (لقمان آيه 91)
در جايي ديگر آمده است: فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرات؛ از ميان آنها عده اي بر خود ستم كردند و عده اي ميانه رو بودند و عده اي به اذن خدا در نيكي ها از همه «پيشي» گرفتند. (فاطر/23).
حضرت علي(ع) در مورد قصد مي فرمايند: «عليك بالقصد في الامور»، برتو باد ميانه روي دركارها. (غررالحكم، فصل94، ص384) درخطبه همام از نشانه هاي متقين و پرهيزگاران مي فرمايد: «و ملبسهم الاقتصاد»؛ پوشاكشان ميانه بود، بدين معني كه افراط و تفريط دركارها و زندگيشان وجود ندارد. (نهج البلاغه فيض الاسلام، خطبه 481)
از مجموع اين نظريه ها چنين برمي آيد كه بين واژه اسراف به معني اقتصادي آن با واژه تبذير فرق زيادي وجود ندارد و تنها ممكن است درجهت تمايز بين اين دو واژه گفته شود كه با توجه به خصوصيات تعابير لغت شناسان درمعني تبذير، مقصود از اين واژه تلف كردن و ضايع نمودن مال است و زياده روي در انفاقات شخصي و امور خيريه را شامل نمي شود، درحالي كه اسراف، فراگيرتر از آن است. به عبارت ديگر هر تبذيري اسراف است ولي هر اسرافي تبذير نيست.
از امام صادق(ع) جمله كوتاهي نقل شده است كه ممكن است همين نكته را از آن استفاده كرد. آن حضرت فرمود: «ان التبذير من الاسراف» يعني، تبذير از اسراف است. در اين حديث شريف، براي اسراف انواع و اقسامي فرض شده كه تبذير، شاخه اي از آن معرفي شده است.
چنان كه گفته شد كاربرد اسراف در حوزه اقتصادي تنها در چهار آيه آمده و بقيه موارد در حوزه هاي ديگري چون اعتقادي و اخلاقي و مانند آن مي باشد. اين درحالي است كه در آيات قرآني، تبذير تنها در حوزه مسائل اقتصادي و رفتارهاي ناهنجار اقتصادي به كار رفته است.
اسراف به معناي زياده روي و تجاوزنمودن از حد اعتدال و ميانه روي است؛ ولي تبذير عبارت است از بي جهت مصرف كردن چيزي كه به اتلاف آن منجر شود. از اين رو در ترجمه هاي فارسي، تبذير به معناي پخش كردن و ريخت و پاش و يا ولخرجي به كار رفته و ترجمه شده است. در بسياري از همايش ها و ميهماني هاي رسمي و غيررسمي، برخي از مردم شيوه ناهنجاري را برگزيده اند كه اهل ايمان و ديانت آن را ريخت و پاش مي دانند. از جمله زماني كه ميزباني براي ميهماني، غذاي چند نفر را تهيه كند كه بسياري از آن مانده و دور ريز مي شود، بي آن كه به مصرف برسد.
درقرآن كريم واژه «اسراف» و مشتقات آن در بيست و سه مورد استعمال شده كه در هر مورد، مفهومي ويژه دارد. در غالب موارد، مقصود از اسراف جنبه هاي اخلاقي، عقيدتي و تجاوز از حدود الهي است، و تنها در چهار مورد جنبه مالي را شامل مي شود كه با دو آيه «تبذير» كه كاربرد اختصاصي در حوزه مسائل اقتصادي و مالي دارد شش آيه مي شود.
چهار آيه اي كه در آن واژه اسراف به معناي اقتصادي آن به كار رفته آيات 141 سوره انعام، آيه 13 سوره اعراف، آيه 76 سوره فرقان و نيز 6 نساء مي باشد.
تمامي آيات مربوط به اسراف را مي توان به طور كلي به دو بخش اسراف در مال و نيز اسراف در مسائل غيرمالي چون امور اعتقادي و اخلاقي تقسيم كرد.
حتي اگر در عبادت، اسراف و زياده روي شود، مثلا در وضو يا غسل، آب بيش از حد طبيعي مصرف گردد، اسراف است. بر همين اساس، پيامبر(ص) فرمود: «في الوضوء اسراف، و في كل شيء اسراف» در وضو و در هرچيزي مي تواند اسراف راه يابد.
تنها دو آيه در قرآن است كه واژه تبذير در آن به كار رفته است كه آن نيز در حوزه مسائل اقتصادي است. آيات 62 و 72 سوره اسراء دو آيه اي هستند كه واژه تبذير درآن به كار رفته است. خداوند در آيات، رفتار اقتصادي را نقد كرده و هرگونه ريخت و پاشي را عامل دوري از خداوند و فقدان محبوبيت شخص در نزد خود مي شمارد.
به هرحال، كاربرد قرآني تبذير مخصوص مواردي است كه انسان اموال خود را به صورت غيرمنطقي و فاسدگونه، مصرف مي كند. معادل آن در فارسي امروز «ريخت وپاش» و «ولخرجي» است. به تعبير ديگر «تبذير» آن است كه مال در غير موردش مصرف شود، هر چند كم باشد و اگر در موردش صرف شود «تبذير» نيست هر چند زياد باشد.
شيطان به شيوه هاي گوناگوني مي كوشد تا آدمي را از راه حق و صراط مستقيم الهي بيرون برد. از اين رو مي كوشد تا با توجه به گرايش ها و تمايلات هر شخص، عمل كرده و مردم را به سوي خود و دوري از خدا جلب و جذب كند.
بر اين اساس ابليس، برخي از مردم را با ريسمان رنگ و روي زنان و برخي ديگر را با ريسمان ثروت اندوزي و كنز و گروهي ديگر را با دين و ايمان گمراه مي كند و از راه به در مي نمايد.
يكي از شيوه هايي كه ابليس براي به بند كشيدن مردم از آن بهره مي گيرد، احسان و نيكوكاري است. بسياري از كساني كه مي كوشند تا به قرب الهي دست يابند كارهاي نيك انجام مي دهند كه از جمله آن ها انفاق و دادن حقوق مالي ديگراني است كه بر گردن وي نهاده شده است. با اين همه ابليس آنان را تحريك مي كند تا بيش از اندازه انفاق كرده و خود و خانواده خويش را در رنج افكند. خداوند با اين كه مردم را به انفاق و احسان تشويق و ترغيب مي كند، با اين همه از هرگونه تبذير باز مي دارد و مي فرمايد: وات ذا القربي حقه والمسكين و ابن السبيل ولاتبذر تبذيرا ان المبذرين كانوا اخوان الشياطين و كان الشيطان لربه كفورا؛ و حق نزديكان را بپرداز! و (همچنين) مستمند و در راه مانده را، و هرگز تبذير مكن چرا كه تبذيركنندگان برادران شيطانند و شيطان كفران (نعمتهاي) پروردگار كرد. (اسراء آيه 62 و آيه 72)
واژه «تبذير»، تنها يك واژه اقتصادي است و در قرآن كريم فقط در همين دو آيه از سوره اسراء به كار رفته است. شايد در قرآن كريم كمتر مواردي بتوان پيدا كرد كه با چنين لحني تند و شديد از عملي نهي شده است. اين بدان معناست كه هرگونه رفتار اقتصادي بايد در چارچوب اعتدال و ميانه روي باشد وگرنه با عنوان رفتاري شيطاني معرفي مي شود، حتي اگر اين رفتار اقتصادي به ظاهر به نفع مردم بينوا و فقير باشد، ولي از آن جايي كه شرايط را بر شخص و خانواده وي سخت مي كند، عملي زشت و ناهنجار و مغضوب خداوند معرفي شده است.
يكي از مسلمانان مدينه كه داراي چند كودك بود، و شش غلام داشت، در بستر مرگ قرار گرفت. قبل از مرگ خود به خاطر جلب پاداش الهي، شش غلامش را آزاد نمود. پس از آن كه از دنيا رفت، مسلمانان پس از غسل و تكفين، او را به خاك سپردند. سپس ماجراي او را در مورد آزادسازي غلامان، و فقر فرزندانش به آن پيامبر(ص) خبر دادند. حضرت فرمود: «اگر من اطلاع مي يافتم نمي گذاشتم جنازه او را در قبرستان مسلمانان دفن كنيد، زيرا او كودكان خود را از ثروتش بي نصيب نمود، و آنان را فقير و بي پناه گذاشت، تا دست گدايي به سوي مردم دراز كنند.»
براين اساس پيامبر(ص) از هرگونه تبذير و زياده روي در انفاق اموال بر حذر مي داشت و اجازه نمي داد تا شخصي به گونه اي رفتار كند كه مصداق تبذير باشد. در ماجراي ابولبابه (گفتن يك راز نظامي حكومت اسلامي به يهوديان) وي به گناه خود پي برد و توبه حقيقي كرد و پس از مدتي آيه 201 سوره توبه در پذيرش توبه او از جانب خداوند نازل شد، پيامبر(ص) با تلاوت آن آيه، به او بشارت داد. ابولبابه به پيامبر(ص) عرض كرد: اجازه بده به شكرانه قبول شدن توبه ام، نصف اموالم را انفاق كنم. پيامبر(ص) اجازه نداد. او عرض كرد: اجازه بده يك سوم آن را انفاق كنم، پيامبر(ص) اجازه داد.
امام صادق(ع) نيز در ذيل آيه «ولا تبذر تبذيرا» در پاسخ سئوال كننده اي فرمود: «من انفق شيئا في غيرطاعه الله فهو مبذر و من انفق في سبيل الله فهو مقتصد»؛ كسي كه در غير راه اطاعت فرمان خدا مالي انفاق كند، تبذيركننده است و كسي كه در راه خدا انفاق كند، ميانه رو است. (بنا بن نقل تفسير صافي در ذيل آيه 92 سوره اسراء).
امير مومنان علي(ع) مي فرمايد: «الا ان اعطاء المال في غير حقه تبذير و اسراف و هو يرفع صاحبه في الدنيا و يضعه في الاخره و يكرمه في الناس و يهينه عندالله»؛ آگاه باشيد مال را در غير مورد استحقاق، صرف كردن، تبذير و اسراف است، ممكن است اين عمل انسان را در دنيا بلندمرتبه كند اما مسلما در آخرت پست و حقير خواهد كرد. در نظر توده مردم ممكن است سبب اكرام گردد اما در پيشگاه خداوند موجب سقوط مقام انسان خواهد شد. (نهج البلاغه، خطبه 621).
باز علي(ع) فرمود: «من اشرف الشرف الكف عن التبذير والسرف»؛ از بلندمرتبه ترين شرافت هاي دوري از اسراف و تبذير است. (غرر و در رآمدي، ج6، ص24).
و نيز آن حضرت فرمود: «عليك بترك التبذير و الاسراف و التخلق بالعدل و الانصاف»؛ تبذير و اسراف را ترك كن و به خصلت عدل و انصاف متخلق باش. (غرر و درر آمدي، ج4، ص392).
از نظر قرآن و روايات، هرگونه ريخت و پاشي كه به معناي صرف بيهوده مال و ثروت باشد و يا موجبات سختي و تنگدستي خود و خانواده را فراهم آورد به عنوان مصداقي از مصاديق تبذير شناخته شده و اجازه چنين رفتار ضداقتصادي به هيچ كس داده نمي شود.
در حوزه مسائل كلان اجتماعي و حكومتي مي توان با تاسف اعلام كرد كه رفتارهاي برخي از مديران و دولتمردان رنگ و بوي تبذير و اسراف دارد و در شرايطي كه كشور در تنگناهاي مالي و اقتصادي است، برگزاري مثلا همايش هاي متعدد و بي فايده و يا كم فايده چه لزومي دارد و متاسفانه بعضا در همين سمينارها و كنفرانسها كه ميليونها تومان صرف برپايي آنها مي شود شاهد ريخت و پاشها و تبذيرهاي اندوهبار هستيم كه اين رفتار با شعار امسال كه اصلاح الگوي مصرف است در تضاد مي باشد.